جامعترین وبلاگ دانلود نرم افزار،مقاله ،آموزش مهندسی شیمی

منوي اصلي

آرشيو موضوعي

آرشيو مطالب

لينکستان

ساعت

امکانات


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 374
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



خوردگي و روشهاي مهار خوردگي

 


 


 

     
 

جهت دانلود کليک کنيد - 4shared

 


در صورت نياز پسورد
     
 

www.morteza9595.blogfa.com

 


 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

آشنايي با ايستگاه هاي تقويت فشار انتقال گاز

پايان نامه آشنايي با ايستگاه هاي تقويت فشار انتقال گاز


 


 

 


 

 

     
 

جهت دانلود کليک کنيد - 4shared

 


در صورت نياز پسورد
     
 

www.morteza9595.blogfa.com

 
کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

پيشگيري از خوردگي حاصله از آب مصرفي بويلرها(BFW)

نويسنده: كارجي اينكويست از شركت پليمرهاي بورآليس
مترجم: محمد خدائي، كارشناس امور بين‌الملل شركت ملي صنايع پتروشيمي
دانش نفت: بررسي مواد شيميايي خورنده موجود در BFW، معيوب بودن سيستم‌هاي تجزيه و نقص در دستگاههاي تصفيه بخار به خرابيهاي جدي خط انتقال مبدل منجر مي‌شوند، بروز يك سلسله از حوادث در موارد فوق به بررسي‌هاي كامل علل اصلي اين قبيل حوادث انجاميد.
تركيبي از ادوات ناقص كنترل كيفي BFW؛ مقادير ناكافي مواد شيميايي در توليد BFW، سيستم ناقص تصفيه شيميايي در شركت بورآليس منجر گرديد. حداقل صدمه چنين خرابي‌ها، افت توليد و تعميرات بسيار پر هزينه‌اي را در برداشت. در بدترين شرايط، اين يك خطر جدي ايمني بود كه نتيجتاً سوء‌شهرت را براي اين شركت در پي داشت.همچنين زماني كه خرابي مبدل خطي به سر ريز شدن BFW از برج كوره كراكينگ بخار به سمت واحد فرآيندي منجر شد، اين مسئله آلودگي زيست محيطي را به همراه داشت. سرريز شدن BFW باعث افزايش شديد فشار و باز شدن شيرهاي دوراني قسمت گرم گرديده و بخار سنگين روغن به فضا تخليه شد. هرچند به نظر مي‌رسد كه نفوذ گاز كلر حاوي مواد شيميايي عامل اصلي مشكلات باشد، بررسي‌هاي بيشتر حاكي از نقايص متعدد در سيستم‌هاي تجزيه BFW، روش‌هاي عملياتي و تصفيه‌هاي شيميايي بود كه مي‌توانست دير يا زود به مسائل و مشكلاتي به همان گستردگي دامن زند.
طرح توليد‌ BFW
واحد توليد الفين شركت Exxon درسال 1969 راه‌اندازي شد و هم ا كنون شش كوره اصلي اين شركت فعال هستند. چهار كوره از اين شش كوره در انحصار تكنولوژي شركت Exxon LRT مجهز به سيم‌پيچي‌هاي U شكل بوده و دو كوره ديگر جزو كوره‌هاي سنتي مجهز به سيم‌پيچي‌هاي مارپيچي مي‌باشند. در سال 1991 يك كوره ساخت شركت MWKellogg بنام )MS(Millisecond اضافه گرديد و در سال 2000 دو كوره ساخت شركت Webster ِ Stone مجهز به سيم‌پيچي M در اثناي اجراي طرح توسعه نصب شدند. خطوط انتقال مبدل كوره) )TLES‌ با فشار 110 بار بخار توليد مي‌كند. بخار توليدي كوره‌ها تقريباً با دو سوم نياز كلي مطابقت داشته و باقيمانده آنها توسط 3 بويلر كمكي با فشار 85 بار تأمين مي‌شود.تقريباً %30 مقدار BFW از بازيافت ميعانات بدست مي‌آيد و %70 باقيمانده از آب تركيبي توليد مي‌شود. براي توليد BFW تركيبي، واحد الفين داراي تصفيه خانه آب خام و واحد آب بدون املاح مي‌باشد. در اين مرحله، ميعانات بازيابي شده و پس از انجام اصلاحات لازم به آب بدون املاح اضافه مي‌شود. به هر حال از زمان توسعه ظرفيت توليدي اتيلن در سال 2000، واحد آب بدون املاح توانائي تأمين نيازهاي رو به تزايد بخار را نداشته و به مدت طولاني با آخرين ظرفيت يا بالاتر از آن كار كرده است. اين معضل با انتقال واحد آب بدون ا ملاح از نيروگاه مجاور واقع در همان منطقه صنعتي مرتفع شد؛ ولي واحد فوق در تملك يك شركت ديگر بوده و توسط آن شركت مورد بهره‌بردراي قرار مي‌گيرد. از آنجائيكه امروزه اين نيروگاه برق صرفاً براي اهداف اضطراري در پايين‌ترين ظرفيت خود كار مي‌كند، عمل انتقال واحد آب بدون املاح يك راه حل مقرون به صرفه براي هر دو طرف بشمار مي‌رود. تنها سرمايه‌گذاري انجام شده در اين خصوص، اجراي پروژه لوله‌گذاري از محل نيروگاه برق تا محل واحد الفين بوده است.
تاريخچه TLE و حوادث اخير
در اواخر دهه 1970 به دليل آلودگي BFW با آب دريا، خوردگي شديدي در تيوب TLE واحد اتيلن ايجاد شد و منشاء آن ورود آب دريا، نشت تيوب موجود در تهويه كندانسور سيستم بخار بود. تمامي TLE‌هاي كوره شركت Exxon در اواخر دهه 1980 به دلايل تعميراتي و عملكرد فرايند، جايگزين شدند. اين كوره‌ها داراي چهار TLE معمولي مجهز به تيوب دوبل با قطرهاي بزرگتر مي‌باشند. در قسمت پايين‌سري TLE هاي موجود، يك سرد كننده روغن تزريقي براي هر كوره وجود دارد. از زمان طراحي جديد TLE و دستور‌العمل اصلاح شده كك‌زدايي، ديگر نيازي به برطرف كردن مكانيكي كك وجود ندارد. در نوامبر سال 2000، زمانيكه شير يك طرفه‌اي كه سيستم آب تازه و سيستم آب آتش‌نشاني را به هم متصل مي‌كند، در مسير آب تازه/ خام دچار اشكال شد، واحد اتيلن شاهد وقايع عمده‌اي در كيفيت BFW بود. ضمناً اين سيستم، آب مورد نياز واحد توليد آب بدون املاح را تأمين مي‌كند. سيستم آب آتش‌نشاي به طور معمول از آب تازه تغذيه شده ولي در موارد اضطراري از آب دريا تأمين مي‌گردد. زماني كه پمپ آب دريا بصورت آزمايشي راه اندازي شد، شير يك طرفه دچار اشكال گرديده و كل واحد آب بدون املاح، BFW و سيستم توليد بخار با ورود آب دريا آلوده شدند. اين مسئله سريعاً مورد توجه قرار گرفت و پس از چندين ساعت، اقدامات اصلاحي صورت پذيرفت. واحد توليدي دچار توقف توليد شد و متعاقب آن با ميعانات گازي و BFW به دقت مورد شستشو قرار گرفت. تجهيزات توليد بخار كاملاً مورد بازديد قرار گرفته و چندين تست تيوب از TLE ها جدا شدند. هيچ علائمي از صدمه به تجهيزات مشاهده نشد. پاكسازي شيميايي براي TLEها در نظر گرفته شد ولي بر اساس نتايج بازديد و مشاوره كارشناسي، اين كار ضرورت آنچناني نداشت. بمنظور حصول اطمينان، تصميم صحيحي اتخاذ شد و در نتيجه دو سال پس از اين ماجرا، چندين تيوب TLE جهت بازديد خارج گرديد و هيچ نشانه‌اي از خوردگي مشاهده نشد. شكل ظاهري لايه‌هاي مغناطيسي تيوبهاي بازديد شده در وضعيت مطلوبي قرار داشت.
كوره‌هاي جديد
در سال 1991 كوره جديد MS شركت MWK راه اندازي شد. اين كوره داراي 40 مبدل اوليه سردسازي مجهز به تيوب دو جداره و يك مبدل سردسازي ثانويه مجهز به يك پوسته و تيوب مي‌باشد. در سال 2000 طرح توسعه‌اي اساسي در واحد توليد اتيلن به اجرا درآمد.
خرابي در TLE و لوله‌هاي بويلر در سالهاي 2004-2003
در بهار سال 2003، يك سري خرابي در TLE كوره‌هاي شركت Exxon بوجود آمد و تا بهار سال 2004 ادامه پيدا كرد. در مجموع 12 مورد نقص در TLEها مشاهده و در بيشتر موارد، بلافاصله نشتي‌هايي در چندين تيوب ايجاد شد. هر مورد خرابي باعث مي‌شد كه كوره جهت تعميرات از سرويس خارج شود. در بعضي موارد بمنظور حفظ ميزان معقول توليد، تا جائيكه تفكيك آب برج خنك كننده اجازه مي‌داد ضرورتا كوره با همان TLE نشتي در مدار عملياتي نگه داشته مي‌شد. در همان زمان مشابه خرابي‌هاي TLE، خرابي‌هاي متعددي در تيوب بويلر كمكي نيز بوجود آمد. در طي 30 سال عمليات، اين اولين مورد بود كه نشتهاي تيوب در كوره سه بويلر كمكي بوجود آمده بود. در سال 2001 بويلرها مورد بازديد قرار گرفته و وضعيت تيوبها از نظر سلامت ضخامت ديواره در حد مطلوبي گزارش شده بود. به هرحال پس از اندازه‌گيري، ضخامت لايه مغناطيسي m230-115 بوده و نتيجتاً پاكسازي شيميايي پيشنهاد گرديد. علل مطرح شده براي خرابي لوله‌ها مشابه علل عيوب TLE و بويلرهاي كمكي بود. يك نوع خوردگي حاد در محل جريان آب در نقطه‌اي كه تيوب TLE داخلي به لوله رابط BFW متصل مي‌شود به وجود آمد.پس از بوجود آمدن خرابي‌هاي اوليه، تحقيقات منسجمي توسط يك گروه كاري زبده داخلي شروع شد.
- نمونه تيوبهاي آسيب ديده به آزمايشگاه متالورژي ارسال شد.
- تحقيقات لازم بر روي كيفيت آب بدون املاح و BFW انجام پذيرفت.
- داده‌هاي عملياتي جمع آوري و مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
-روش‌هاي تعمير با فروشنده TLE مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
- از متخصصين فروشنده مواد شيمياييBFW و شيمي آب نيروگاه برق درخواست شد تا وضعيت موجود را مورد ارزيابي قرار دهند.
در محل‌هاي عبور جريان آب در هر نقطه آسيب ديده، يك لايه ضخيم ضايعه خوردگي مشهود بود. با بكارگيري روش‌هاي اسپكترومتري اشعه X و ميكروسكوپي الكتروني)SEM( در محل ضايعه خودرگي، تركيباتي از آهن )Fe( و اكسيژن)O( مشاهده شد. بر اساس نسبت درصد عناصر، قشر اكسيدي خاصيت مغناطيسي داشت. همچنين تجزيه و تحليل ضايعه خوردگي در محل آب، آثاري از آلومينيوم )Al( و روي)Zn( را نشان مي‌داد، در صورتيكه تجزيه و تحليل انجام شده بر روي سطح مشترك فلز تيوب و ضايعه خوردگي علاوه بر عناصر آهن )Fe( و اكسيژن)O( مقادير ناچيزي از منگنز)Mn( و سيليكون)Si( را نيز نشان مي‌داد.
هيچيك از اين عناصر، مكانيسم خوردگي را تشريح ننمودند. وجود روي موجود درمحل خوردگي مربوط به تجهيزات بكار رفته براي حفاظت از خوردگي حاصله روي )Zn(‌بود كه جهت خطوط انتقال آب بدون املاح از نيروگاه برق همجوار به واحد الفين بكار رفته بود در صورتيكه وجود آلومينيوم، در محل خوردگي به مواد شيميايي منعقد كننده نسبت داده شد. هرچند كه شبهاتي در موارد فوق وجود داشت. در تجزيه و تحليل‌‌هاي بعدي ضايعه خوردگي، آثار كلرايد نيز مشاهد شد و در اين رابطه ترديدي وجود داشت كه ممكن است اثرات كلرايد از زمان حادثه سال 2000 آب دريا در آن محل باقي مانده باشد. بنظر مي‌رسيد كه حادثه سال 2000 آب دريا موجبات معضلات مذكور را ببار آورده است، ولي تست تيوبها، نتايج بازرسي‌ها و سه سال عمليات بدون ا شكال از زمان حادثه، علاوه بر نتايج اوليه تجزيه و تحليل ضايعه خوردگي مبين چيز ديگري بود. به هر حال، متخصصين خوردگي نيروگاه برق و شيمي آب شركتSwedepover AB سناريوي ديگري را مطرح كردند. به اصطلاح تئوري خوردگي حاصله از آب داغ بر اساس تجارب مشابه در ساير نيروگاههاي برق بمنظور شروع كار اين وضعيت خوردگي نيازمند وجود رسوب ضخيم يا لايه مغناطيسي در محل جريان آب و حرارت بالا و يا جريان سيال پر حرارت مي‌باشد. در اين مرحله دو سناريوي ديگر مطرح بود ولي بنظر مي‌رسيد هركدام داراي نقطه ضعف‌ها و ويژگي‌هايي باشند كه قابل توجيه نبودند. بر اساس تجزيه و تحليل معمول BFW همه چيز تحت كنترل بوده و يا هنوز در كنترل مي‌باشد

نقصSLE در بهار سال 2004
در ماه مارس سال 2004، صداي مهيبي در واحد الفين شنيده شد. در همان زمان فشار بخش گرم واحد به 7/2 بار رسيده بود( فشار تنظيم شده شيرهاي اطمينان برج خنك كننده.) هفت عدد شير، هوا را به فضاي باز تهويه مي‌كردند. همه آنها تركيبي از آب و هيدروكربن ها را به مدت دو الي سه دقيقه به فضا تخليه نمودند. بلافاصله مشخص شد كه يكي از كوره‌هاي بزرگM-Coil usxs از كار افتاده است. كل محتواي BFW در برج بخار در بخش فرآيند اصلي واحد تلنبار شده سپس تبخير گرديده و باعث افزايش فشار بخش گرم واحد توليدي شده بود. كوره مجهز بهusxs دچار مشكل شده و به دليل جريان پايين خوراك در شاخه حرارتي از كار افتاد و پس از چندين ثانيه به دليل جريان خيلي خيلي پايين در برج بخار اولينShut down اتفاق افتاد. به هر حالtrip 1SD كاملاً موثر واقع نشد، بنابراين شيرهاي سوخت گازي مشعل بايد بصورت دستي بسته مي‌شد. جاي تعجب بود كه سيم‌پيچي‌هاي تشعشي كه USXهاي از كار افتاده بدان متصل شده بود به دليل شوك حرارت و فشار دچار از هم گسيختگي نشده بود. در صورتيكه اگر سيم پيچي( در خارج از جعبه تشعشع) دچار پارگي مي‌شد، به يك آتش‌سوزي وسيع منجر مي‌گرديد. بررسي‌هاي بعدي نشان داد كه دو عدد USXمجاور بطور همزمان دچار آسيب شده بودند و در يك دستگاه مبدل، سوراخي به اندازه 4x4 اينچ و در ديگري سوراخ كوچكتري ايجاد شده بود. اين حادثه درست قبل از تغيير شيفت صبح/ بعد از ظهر اتفاق افتاد. اقدام آني در جهت تخليه سريع آب از قسمت تفكيك آبHC/ بمنظور پيشگيري از Shutdown وسيع واحد توليدي ضروري مي‌نمود.همانطوريكه بلافاصله مشخص شد كه نقص ايجاد شده درUSX حاد بوده كوره ديگر مجهز به M-COILاحتياطاً از سرويس خارج شد در صورتيكه ساير كوره ها به عمليات خود ادامه دادند. در زمان وقوع حادثه، مسير باد به سمت( Stenungsundمركزي در حدود يك كيلومتري واحد توليدي) بود، جائيكه بوي غليط گزارش شده بود. تخمين زده مي‌شد كه بيشترين مقدار تركيبات هيدروكربني در فاصله كمتر از 2/1 كيلومتر دورتر از واحد توليدي فرود آمده بود. بوي حاصله و هشدار اوليه اعلام شده از واحد توليدي در ابتدا نگراني‌هايي را در بين اهالي محل ايجاد كرده و بعداً شركت بوراليس )Borealis(‌پاكسازيهائي را در منطقه همجوار انجام داد. بدترين پيامد مربوطه همان سوء تبليغ بود.
بررسي آسيب‌هاي SLE
از آنجائيكه علت اصلي نقايص قبلي TLEهنوز مشخص نشده بود و با توجه به حاد بودن نقشUSX، شركت بورآليس يك تيم داخلي تمام وقت متشكل از منابعي از ساير واحدهاي توليدي اين شركت، مهندسي مشترك و مشاورين را از شركتهاي ديگر بشرح ذيل تشكيل داد:
- شركتSWEDPOWER AB سوئد
- شركت مهندسيENPRIMA LTD فنلاند
- مشاورين شيمي آب و تأمين كنندگان مواد شيميايي
- شركت WISTRAND ABو پيمانكار تصفيه شيميايي سيستم‌هاي بخار
- فروشندگانTLE/SLE
- صاحب ليسانس تكنولوژي كوره
- آزمايشگاه ذوب فلز شركتDNV
همچنين قراردادي با شاخه تكنولوژي‌هاي پيشرفتهKBC بمنظور ارائه متدولوژي حل مسائل و كشف فرايند علت اصلي خرابيها منعقد گرديد.
مواد شيميايي BFW
نقش كلريد
در نمونه‌هاي برداشته شده از خرابيها و نقايص سال 2003، علاوه بر وجود Fe و اكسيژن، روي و آلومينيوم علائم كلرايد نيز در بيشتر نمونه‌ها مشاهده شد. پس از خرابيSLE در بهار سال 2004، تجزيه و تحليل نمونه‌هاي ضايعه خوردگي توسط شركتهايSEM و ESD وجود كلرايد را در محل بيشتر ضايعات خوردگي، محل‌هاي خرابي، در سطح مشترك فلز تيوب‌(315)Mo‌ و محل ضايعه خوردگي نشان مي‌داد. اسيد كلريد ريك به منظور احياء كاتيون رزين در نيروگاه برقي كه شركت بورآليس از آن آب خالص خريداري مي‌كرد، بكار گرفته مي‌شد. سطح مجاز كلريد در آب كمتر از1mg/01/0 بود ولي كلرايد موجود در آب بر اساس روتين معمول مورد تجزيه و تحليل قرار نگرفت. منبع بالقوه ديگر سديم هيپوكلريد بود كه به منظور پيشگيري از رشد بيولوژيك كاتيون رزين در واحد آب بدون املاح شركت بورآليس بكار گرفته مي‌شد. زماني كه شركت بورآليس به اين مسئله پي برد كه كلريد به عنوان عامل خسارتهاي وارده نقش دارد، تجزيه و تحليل اين مواد را در جريان‌هاي آب آغاز كرد. نتيجه تجزيه و تحليل نشان داد كه آب خالص خريداري شده از نيروگاه برق همجوار بطور كلي حائز مشخصات فني صحيح بوده است. آب بدون املاح واحد توليدي شركت بورآليس محدوديتي نداشت ولي سطوح‌<50ppb150 را نشان مي‌داد. در همان زمان، غلظت كلرايد در آب بويلر( آب تخليهppm )1 ppb200بود. تفاوت‌هاي فاحشي بين كوره‌ها مشهود بود. اپراتور مربوطه مسئله ساز بودن اندازه پمپاژ NaOCLرا تأييد كرد و اينOverdosing مي‌توانست امكان‌پذير باشد و اين امر با توقف تزريق و به دنبال آن بررسي غلظت كلرايد در BFW در طي چند روز آينده مورد تأييد قرار گرفت. غلظت‌<105>mg/ به يك سطح كمتر از آشكار سازيmg05/0 كاهش داده شد كه همچنان پنج برابر بيشتر از محدوده مشخصات فني1mg/01/0 مي‌باشد. در ارتباط با آب بويلر، غلظت‌هاي كلريد از بالايppm 1/0 به كمتر از ppb200رسيد كه بنظر مي‌آمد يك سطح ايمن باشد. كنترل آب خروجي ايجاب مي‌كرد كه غلظت كلريد پايين باشد. در اين سلسله نقايص بوجود آمده درTEL/USX ، مشخص است كه كلريد يك عامل مؤثر بود ولي مطالعات بعدي نشان داد كه غلظت‌هاي بالنسبه كم كلريد صرفاً به دليل نقايص اساسي ديگر به يك معضل تبديل شد.
تميز سازي شيميايي
TLEهاي كوره و سيستم بخار فشار بالاي )HPS( شركت بورآليس فقط با مواد شيميايي بشرح زير تميزسازي شده بود:
- زماني كه كوره‌هاي جديد( از قبيل كوره‌هايWSM-COIL ِS در پاييز سال 2000) ساخته شدند.
- پس از حادثه آب دريا در اواخر دهه 1970
- در ارتباط با برنامه جابجايي TLEدر اواخر دهه 1980
- زماني كه مجموعه اشكالات بوجود آمده در TLE، تعميرات وسيعي را ايجاب مي‌كرد، يك برنامه تميزسازي شيميايي با تميزسازي چندين كوره در طي پاييز سال 2003 انجام شد. تميزسازي شيميايي هميشه توسط يك پيمانكار مجرب كه توسط بعضي از نيروگاههاي عمده برق بكار گرفته مي‌شود، انجام مي‌پذيرد. كيفيت كار مطلوب بوده است ولي صرفنظر از اينكه تميزسازي چقدر خوب انجام مي‌گيرد، چندين عامل وجود دارند كه مي‌توانند نتيجه كار را از بين ببرند:
- زماني كه تميز سازي شيميايي كورهW S M-COIL ِS در اواخر پاييز 2000 به پايان رسيد، ميزان رطوبت بالا بود. اين كوره به مدت دو هفته تا راه اندازي مجدد به همان حالت باقي ماند. سيستمHPS,USX زهكشي شده بود ولي هيچ ايمني خاصي از قبيل اكسيژن زدايي توسط گاز ازت در سيستم BFW بكار برده نشد. اطلاعات غير رسمي حاكي از اين بود كه ورودي آدم رو مخزن بخار به مدت چند روز بازمانده بود و بهمين دليل سطوح تميز شده مجدداً اكسيده شدند.
- در مورد كوره‌هايي كه در پاييز سال 2003 تميزسازي شده بودند، مورد مشابهي اتفاق افتاد. كوره‌ها پس از تميزسازي شيميايي تا راه اندازي دوباره اجباراً بدون حفاظ به حال خود گذاشته شده بودند. بهترين كار اين است كه تميزسازي شيميايي زماني انجام پذيرد كه :
- لايه مغناطيسي با جريان گرمايي بالا به ضخامت‌ 200-300 يا ضخيم‌تر تشكيل مي‌شود.
- پس از گرم شدن بيش از اندازه تجهيزات
- پس از تعميرات اساسي
- بطور منظم هر 15-10 سال يكبار، حتي اگر هيچ مسئله عمده‌اي عارض نشده باشد.
لايه مغناطيسي
لايه مغناطيسي حفاظتي در حفاظت از سطوح در معرض آب تجهيزات توليد بخار از نظر خوردگي و ناخالصي‌هاي مختلف، نقش مهمي را ايفاد كرده و با واكنش شيميايي زير تشكيل مي‌شود.
در صورتيكه لايه مغناطيسي داراي كيفيت مطلوب و ضخامت حدود‌ 150-200 باشد، آن قسمت از سطح كه با آب تماس دارد مي‌تواند بخوبي و بدون هيچ مسئله‌اي از عهده غلظت‌هاي ناخالصي شديد برآيد. به عبارت ديگر، در صورتيكه لايه مغناطيسي از كيفيت ضعيفي( يعني متخلخل يا داراي كريستال‌هاي درشت) باشد كه بر روي سطح ناخالص يا زنگدار فلز پديد مي‌آيد، اين سطح داراي منفذ بوده يا شكافهايي را بوجود خواهد آورد كه با مواد شيميايي خورنده زمينه حمله به سطح فلزي را فراهم آورده يا به عنوان عايقي عمل مي‌كند كه به افزايش دماي فلز منجر مي‌شود. در سطح تماس تيوبهاي USXصدمه ديده كوره M-Coilبا آب در جائيكه لايه مغناطيسي ضعيف بود و يا خوردگي شروع شده بود، لكه‌هايي وجود داشت. لايه مغناطيسي مطلوب مي‌تواند فقط بر روي يك سطح فلزي تميز( يعني بلافاصله بعد از تميزسازي شيميايي) ايجاد شود. اين لايه در عمليات نرمال به تنهايي مي‌تواند ايجاد شود ولي قبل از اينكه حفاظ مغناطيسي مربوطه به حد كفايت برسد تقريباً به 800 ساعت زمان نياز دارد. در طي راه اندازي پس از تميزسازي شيميايي، سطح فلز به هر ناخالصي از قبيل كلريد حساس مي‌باشد، بنابراين در اينجا آب با كيفيت از اهميت بسيار بالايي برخوردار است. در صورتيكه در زمان راه اندازي يا حتي قبل از آن، خوردگي‌هايي بوجود آيد، حفاظ معغناطيسي در آن منطقه تضعيف شده و نسبت به خوردگيهاي بيشتر مستعد خواهد شد. دستورالعمل‌هايي براي تشكيل لايه مغناطيسي وجود دارد كه باعث تسريع رشد لايه مغناطيسي با كيفيت بالا و بلورهايي ريز مي‌شود كه اين عمل به تقليل صدمات در طي عمليات اوليه بلافاصله پس از تميزسازي شيميايي كمك مي‌كند.
خوردگي حاصله از آب گرم
پس از ارزيابي نمونه‌هاي ضايعه خوردگي و تيوب مربوط بهTLE و تيوبهاي كمكي صدمه ديده، شركتSweedPower AB متقاعد شد كه صدمه وارده نتيجه خوردگي حاصل از آب گرم- يك نوع خوردگي زيررسوبي‌)Under Deposit(‌ بوده است. اين نوع صدمات تيوبي، زماني اتفاق مي‌افتد كه رسوبات در محل سطح تماس آب در جريان آب گرم يا محل‌هايي با دماي بالا از قبيل ورودي تيوب‌هاي تيوب‌هاي محفظه آتش و يا در نزديكي شعله‌هاي بويلرهاي كمكي بر روي هم انباشته مي‌شوند.
- خوردگي در دماي بالاي فلز هنگامي ايجاد مي‌شود كه حباب بخار ايجاد شده به سطح فلز چسبيده و از سردسازي آن توسط آب بويلر جلوگيري مي‌كند. زماني كه به آب به رسوب يا لايه مغناطيسي نفوذ مي‌كند، همان خوردگي ممكن است در زير رسوب يا لايه مغناطيسي ايجاد شود.
- مولكولهاي آب در دماي بالا به هيدروژن و اكسيژن تجزيه مي‌شوند كه باعث اكسيده شدن آهن مي‌شوند. حرارت فلز در حدود 700 درجه يا بيشتر در قسمت تماس با آب باعث شروع اين فعل و انفعالات مي‌شود.
- اكسيد آهن يك مغناطيس با رنگ سياه است( نه همانيست به رنگ نيمه قرمز، قهوه‌اي و نه اكسيد آهن/ هيدروكسيد قهوه‌اي زرد) يك لايه مغناطيسي ضخيم و متراكم با يك ساختار لايه لايه ايجاد مي‌شود.
- از بين رفتن مواد در سطح تيوب بصورت تكه‌هايي ايجاد شده و حفره‌هايي به پهناي چند سانتيمتري با نماي موجي شكل گسترش مي‌يابد. سطح مواد در حفره‌ها نرم و يكنواخت مي‌باشد.
- مولكولهاي هيدروژن در ديواره فلزي تيوپ پراكنده شده و باعث شكاف‌هاي ميكروسكوپي در مرزادانه مي‌شود. شكنندگي هيدروژن مقاومت مواد را كاهش مي‌دهد. نتايج نهايي اين فرايند نشانگر وجود شكافهايي است كه د رست در ديواره تيوب يا سوراخ بزرگتر در آن محل مي‌باشد، در صورتيكه قطعه مواد در محل شكنندگي هيدروژن در حالت از هم گسستگي است.
خوردگي زير رسوب‌)Under-DEPOSIT CORROSION(‌
- خوردگي زير رسوب مشابه خوردگي حاصله از آب گرم است كه علل آن دماي بالاي جريان بسيار گرم بوده است ولي همچنين چندين نوع ناخالصي از قبيل كلريد در شروع خوردگي سهيم مي‌باشند. كلرايد موجود در آب محيط يوني داشته كه اسيد هيدروكلريك تشكيل مي‌دهد. هرچند كه غلظت كلرايد پايين است، زماني كه آب از طريق شكاف‌هاي لايه مغناطيسي/ رسوب به سطح فلزي تيوب در جائيكه تبخير صورت مي‌گيرد وارد مي‌شود، غلظت كلرايد بصورت موضعي به بالاترين حد خود مي‌رسد.در ارتباط با كلرايدها، نتيجه حاصله بيانگر خوردگي اسيدي زيررسوب است، كه اين كلر مشابه كاتاليست عمل مي‌كند و در فعل و انفعالات شيميايي سهيم بوده ولي مصرف نمي‌شود( به محصولات انفعالات شيميايي محدود نمي‌شود) و در عوض باعث تداوم انفعالات مي‌شود. در اينجا نتيجه محصول اضافه مغناطيس لايه‌اي و شكنندگي هيدروژن، مشابه مورد خوردگي حاصله از آب گرم مي‌باشد.
كنترل تخليه مداوم آب
كيفيت آب بويلري كه مداوم تخليه مي‌شود، فقط توسط تجزيه و تحليل آزمايشگاهي پيگيري و كنترل مي‌شود. زماني كه نمونه‌هاي مربوط به تمامي كوره‌ها مورد بررسي و اپراتورها مورد مصاحبه قرار گرفتند، مشخص شد كه: روند نمونه‌برداري‌ها نامنظم بوده است. بعضي از خطوط نمونه‌برداري كوره مسدود بوده است.
- بعضي از كوره‌ها با تخليه آب بيشتري نسبت به كوره‌هاي ديگر مورد بهره‌برداري قرار گرفته بودند. نتيجه در خور توجه اين بود كه دو كوره سنتي كه دچار صدمه TLEنشده بودند ميزان تخليه آب آنها نسبت به ساير كوره‌ها در حد بالايي بوده است.
- بعضي از نمونه‌هاي تخليه آب داراي سيليس در حد بالايي بوده است ولي اپراتورها عكس‌العملي از خود نشان نداده بودند.
- مقدار بالاي غلظت كلريد در آب‌هاي تخليه شده اندازه گيري شد. به هرحال، تجزيه و تحليل كلريد در مرحله تحقيقاتي ديرتر انجام پذيرفت. بي‌نظمي‌هاي موجود در نمونه‌برداري و كنترل تخليه آب اين مطلب را تأييد كرد كه تشكيل رسوب و ا نباشته شدن آن محتمل بوده و ديگر اينكه غلظت كلريد براي ايجاد خوردگي اسيدي زير رسوب به اندازه كافي بوده است. در زمان تجزيه و تحليل رسانايي آب تخليه، كل قابليت رسانايي آن اندازه گيري شد.
اقدامات اصلاحي
اقدامات اصلاحي فوري پيشنهاد شده بشرح ذيل بوده است:
- تعميرTLE وUSX ها
- تميزسازي شيميايي سيستم‌هاي بخار و BFW تمامي كوره‌ها
- لايه‌بندي مغناطيسي در رابطه با راه اندازي كوره
- مواد شيميايي‌ BFW؛ تزريق هيپوكلرايد سديم متوقف شد، به دنبال آن استفاده از يك جايگزين با توجه به موارد زير در حالي پي‌گيري است.
- بررسي مشخصات BFW
-بررسي آب بدون املاح و تصفيه آب كندانس
- برنامه تجزيه و تحليل آزمايشگاهي مورد تجديد نظر قرار گرفته و روشهاي تجزيه و تحليل بررسي شد
- تغيير نحوه تخليه آب
- اقدامات دراز مدت بشرح ذيل هستند:
- مسير شير اطمينان برج خنك كننده به يك سيستم بسته بايد مورد ملاحظه قرار گيرد.
- تميز سازي شيميايي منظم بايد انجام پذيرد
- ارتقاء تكنيك‌هاي تجزيه و تحليل و تجهيزات آنالايزر
- در مسير تخليه آب ستون بخار كوره، دستگاه اندازه‌گيريPH و آنالايزورهاي قابليت رسانايي نصب شود.
- آخرين نشت TLE/USX در بهار سال 2004 به وقوع پيوست. بعضي از اقدامات هنوز در حال انجام است ولي به نظر مي‌رسد كه مهمترين عوامل بروز مسائل فني مورد ملاحظه قرار گرفته است.
- خلاصه مقاله
- يك سابقه طولاني مدت عمليات بدون اشكال به همراه كيفيت مطلوب BFW مي‌تواند به وضعيتي منجر شود كه خيال ما را در خصوص عمليات، تجزيه و تحليل‌هاي آزمايشگاهي و دستور‌العمل‌هاي كاري آسوده سازد. اين امر به ما كمك مي‌كند تا غلظت كلر و ساير رسوبات را پايين آوريم كه وجود آنها باعث بروز مسائل جدي و پر هزينه مي‌شود. تحقيقات جامع به عمل آمده در اين مورد به يك سري از اقدامات اصلاحي و تغييرات در دستور‌العمل‌هاي كاري ختم شد كه هدف آنها پيشگيري از تكرار اين قبيل اشكالات مي‌باشد

+ نوشته شده توسط مرتضي مرادی(مهندسی شیمی) در جمعه
کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خوردگی در سیستم زمین ضرورتی انکارناپذیر در شبکه‌های توزیع

باکتریهای احیاکننده سولفات از دیدگاه خوردگیمکانیزمهای متعددی برای خوردگی فلزات بوسیله باکتریها پیشنهاد شده است دو فرآیند اصلی به عنوان عامل خوردگی فلزات قابل تصور است:
1- تماس میکروارگانیسمها با سطح فلز واکنشهای خوردگی را شروع یا تسهیل می‌کنند.
2- محصولات متابولیکی ترشح شده ممکن است از لحاظ شیمیایی فعال بوده و فلز را حل کند.مکانیزم اصلی خوردگی آهن توسط باکتریهای احیاکننده سولفات به وسیله تئوری دی پلاریزاسیون کاتدی اولین بار بوسیله ولوگن کوهن و اندرولوگ در سال 1934 بیان شده است.فلز در محیط آبی با از دست دادن الکترون به یون فلز مثبت دپلاریزه می شود الکترودهای آزاد شده پروتونهای حاصل از تجزیه آب را به هیدروژن اتمی احیا می‌کند و هیدروژن اتمی یا ملکولی روی سطح فلز باقی می ماند این باکتریها دائماٌ لایه هیدروژن را که به طور معمول فلز را در مقابل خوردگی حفاظت می کند از روی سطح فلز به وسیله اکسیداسیون با سولفات به عنوان گیرنده الکترون بر می دارند نتیجه فرایند اکسیداسیون و تولید گاز H2S است. سپس سطح فلز در مقابل حمله آب و سولفید آسیب پذیر می شود و تعدادی از یونهای آهن با سولفید واکنش انجام داده و FeS تشکیل می شود و بقیه یونها تشکیل هیدروکسید آهن را تشکیل می دهند.تمام گونه های باکتریهای احیاکننده سولفات که قادر به مصرف هیدروژن مولکولی هستند بالقوه خورنده هستند در مطالعات تجربی نشان داده است که باکتریهای احیاکننده سولفات در محیطهای دریایی دی سولفوویبریو ولگایس دارای میل ترکیبی شدید با هیدروژن را در غلظت‌های بسیار کمی از محیط اخذ کنند جذب هیدروژن همیشه با واسطه آنزیم هیدروژناژ انجام می شود فعالیت و مصرف هیدورژن و در نتیجه خوردگی فلزات توسط این باکتریها در حضور مواد آلی (مثل لاکتات) افزایش می یابد که ممکن است در اثر تخریب رشد باکتری و یا تولید سولفید بیشتر (در اثر واکنش موادآلی با سولفات)‌باشد. مکانیزمهای مختلف خوردگی پیشنهاد شده پیچیدگی فرآیند را نشان می دهد اما به نظر می رسد مکانیزم کلاسیک دی پلاریزاسیون و فعل و انفعال سولفید هیدروژن با فلز دو فرایند شیمیایی اساسی در خوردگی بی هوازی هستند.
بررسی خوردگی در مواد شیمیایی کاهش دهنده مقاومت خاک:
الف – ماده رسان ارت (SAN-EARTH)همانگونه که گفته شد در شرایط عادی وقتی که فلزی در زمین دفن می شود یک واکنش الکترولیتی رخ می دهد و فلز در معرض جریان الکتریکی مثبت قرار می‌گیرد این واکنش که از هدایت یونی ناشی می شود موجب خوردگی شدید در فلز می‌شود. در صورت استفاده از سان ارت این شرایط بوجود نمی آید پوشاندن فلز با سان ارت واکنش الکترولیتی را کاهش داده و از خوردگی فلز جلوگیری می کند. سان ارت یک ماده هادی سنباده مانند است که از مواد مقاوم شیمیایی تولید می شود.همچنین هنگامی که دو فلز مختلف مثل مس و آهن بر روی هم نصب می شوند عمل گالوانیزه کردن آنها ضرورت می یابد که خوردگی ناشی از فلز آند را در پی دارد این مشکل غالباً درهنگام نصب الکترود زمین سیم مسی یا صفحات مسی بروز پیدا می‌کند در صورتی که الکترود با سان ارت پوشانده شود این مشکل بکلی برطرف شده واز خوردگی پیشگیری می‌شود.تا به امروز معمول بود که برای کاهش مقاومت زمین پودر کارامل (کک) در اطراف الکترود ارت می‌پاشیدند اما این شیوه باعث جاری شدن جریان الکتریکی از هادی زمین به پودر کارامل (کک) شده و در نتیجه باعث خوردگی الکترولیتی در الکترود می‌شود این امر در بلندمدت باعث آسیب‌دیدگی سیستم زمین می شود زیرا پودر کارامل (کک) تا حدودی استیکی بوده و به همین دلیل مثل مواردی که فلز برای مدت طولانی در خاک اسیدی دفن شده باشد خوردگی ایجاد می‌کند از این رو برغم کارایی پودر کارامل (کک) در کاهش مقاومت زمین زیاد مورد استفاده قرار نمی‌گیرد استفاده از سان ارت که 98 درصد آن کربن ترکیب شده با سیمان است جهت پوشاندن الکترودهای آهن و مس تا حدود زیادی خوردگی را کاهش می‌دهد. مس و آهن در هنگامی که در محیط جامددفن شده باشند عموماً خوردگی ایجاد نمی‌کنند وپدیده خوردگی در الکترودهای مسی پوشیده شده با سیمان سان ارت بطوربالقوه حذف می‌شود از طرف دیگر الکترودهای آهنی قبل از سفت شدن هادی سیمانی تا حدودی در معرض خوردگی گالوانیک قرار می‌گیرند این مقاومت از این حقیقت ناشی می‌شود که پتانسیل طبیعی الکترود سان ارت کمتر از مس و بیشتر از آهن است در آهن خوردگی یک لایه نازک اکسید هیدرات تشکیل می‌دهد که متعاقباً مانع از خوردگی بیشتر شده واز وارد شدن صدمات جدی به الکترود جلوگیری می‌کند ضمن آنکه اثر زیادی بر مقاومت تماس بر جای می‌گذارد بدین خاطر ترکیب سیم مسی ومیله آهنی مورد استفاده درهادی سیمان سان ارت کارایی خوبی دارد

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خوردگي

 

خوردگي در سطوح خارجي خطوط لوله فشار قوی زير زميني گاز

 

 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

رسوب زدايي مخزن

رسوب زدايي مخزن به شيوه اي نوين

 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

رسوب زدايي مخزن

رسوب زدايي مخزن به شيوه اي نوين

 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خوردگی در سطح خارجی لوله های فشار قوی

خوردگی در سطح خارجی لوله های فشار قوی

 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خوردگي و روشهاي مهار خوردگي

     
 

جهت دانلود کليک کنيد - 4shared

 


در صورت نياز پسورد
     
 

www.morteza9595.blogfa.com

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خوردگي الكترو شيميايي لوله استيل

خوردگي الكترو شيميايي لوله استيل

 

 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

بررسی رفتار خوردگی

بررسی رفتار خوردگی پوششهاي نانو کامپوزیتی نیکل- آلومینا حاصل از آبکاري الکتریکی منقطع

 

 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

عوامل خوردگی در کوره ها و دیگ های بخار

كوره ها و ديگ هاي بخار در كليه صنايع از جمله صنايع نفت يكي از ادوات كليدي هستند كه بيش از هر قسمت ديگر در معرض اختلال، توقف ويا شرايط خطرناك و ناايمن قرار دارند.
بروز اشكال، منجر به از سرويس خارج شدن آنها مي شودو كل سيستم عملياتي به اجبار متوقف شده و از مدار توليد خارج مي شود. علاوه بر اين، هزينه هاي فراواني را(كه با توجه به واحد مربوطه ميزان آن متفاوت است) بايستي جهت رفع مشكلات بوجود آمده و به كار اندازي سيستم متحمل شد. هم چنين با توجه به نياز بازار و كاهش مواد توليدي توقف توليد طي اين مدت ضمن كاهش بهره برداري از سيستم ممكن است مشكلات اقتصادي و اجتماعي را نيزبه همراه داشته باشد.
يكي از مشكلات اساسي كه مي تواند باعث بروز مشكل براي كوره ها باشد، خوردگي در نقاط و وسايل مختلف آن است كه ضمن هدر روي مقدار زيادي انرژي، آسيب هاي مكانيكي متعددي به كوره وارد مي كند. از آنجا كه هر كوره از بخش هاي متعددي همچون بدنه، اطاقك احتراق (Fire Chamber)، دودكش، مشعل و ساير تجهيزات جانبي تشكيل شده، لذا علل خوردگي و راه حل هاي پيشنهادي در هر يك از بخش ها به طور مجزا مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد.

بدنه كوره ها
معمولاً بدنه يا ديواره خارجي كوره ها را از ورقه استيلً3/16 و كف آن را از ورقه 1/4 مي سازند.
در طراحي ها عموماً اتلاف حرارتي از بدنه كوره حدود2 درصد منظور مي شود. نوع و ضخامت عايق كاري بدنه داخلي كوره بايد طوري در نظر گرفته شود كه دماي سطح خارجي كوره بيش از (1800F) 82 C0 نشود. اصولاً عايق كاري و عايق هاي به كار رفته در كوره ها از نظر سرويس دهي مناسب، عمر معيني دارند و به مرور زمان ساختمان كريستالي آنها تغيير يافته و ضخامت آنها كم مي شود و اين تغييرات ساختماني سبب تغيير ضريب انتقال حرارت و اتلاف انرژي به بيرون خواهد بود. مطالعات ميكروسكپيك و كريستالوگرافيك چند نمونه عايق كار كرده، با نوع تازه آن مويد اين مطلب است.
در صورتي كه عايق ديواره هاي كوره بر اثر بنايي ناصحيح، عدم انجام صحيح Curing بر مبناي دستورالعمل، حرارت زياد و يا شوك هاي حرارتي ترك بردارد، نشت گاز هاي حاصل از احتراق كه عبارتند از: So x، No x، N2،Co2 (درصورتي كه نفت كوره به عنوان سوخت مصرف شود) و بخار آب در لابلاي اين ترك ها و تجمع آنها در لايه بين بدنه كوره و عايق ديواره و سرد شدن تدريجي آنها تا دماي نقطه شبنم، باعث خوردگي بدنه مي شود.
تداوم اين امر ضمن اتلاف مقدار بسيار زياد انرژي (از طريق بدنه كوره به محيط اطراف)، باعث ريختن عايق و در نتيجه اتلاف بيشتر انرژي و گسترش خوردگي بر روي بدنه كوره و ساير نقاط آن خواهد شد.
در يك بررسي ساده بر روي كوره اي كه چندين سال از عمر عايق آن مي گذشت ملاحظه شد كه دماي اندازه گيري شده واقعي سطح كوره در اكثر نقاط بسيار بيشتر از ميزان طراحي است. اين مقدار در بعضي از موارد به 200 0C نيز
مي رسيد. در اين كوره ضمن جدا شدن عايق از ديواره كوره و گسترش خوردگي در نقاط مختلف بدنه، گرم شدن بدنه كوره نيز موجب خم شدن ديواره ها شده و سرعت خوردگي را افزايش داده و باعث خرابي قسمت هاي مختلف كوره شده است.
به طور كلي براي جلوگيري و يا كاهش مشكلات خورندگي بر روي بدنه كوره لازم است به هنگام تعميرات اساسي ضمن توجه به عمر عايق ديواره در صورتي كه عمر آنها از حد معمول گذشته باشد (البته با توجه به درجه حرارتي كه درهنگام كار كردن واحد درمعرض آن بوده اند) آنها را با عايق مناسب و استاندارد تعويض كرد و در صورت وجود ترك (قبل و يا بعد از بنايي)، محل ترك ها را با الياف مخصوص KAOWOOL پر كرد.
هم چنين در بنايي، عمليات Curing را مطابق دستور العمل انجام داد تا پيوند هيدروليكي در عايق هاي بكار رفته در بنايي، به پيوند سراميكي تبديل شده و ميزان رطوبت باقيمانده در ديواره از 0.04 gr/m2 بيشتر نشود.
البته چنان چه Ceramic Fiber (الياف سراميكي) به عنوان عايق ديواره كوره مورد استفاده قرار گيرد، بدليل عدم نياز به Curing و Drying و سبكي وزن، مشكلات احتمالي استفاده از عايق هاي نيازمند به Curing را نخواهيم داشت. ضمن اين كه عمر بيشتر و چسبندگي بهتري به ديواره، نسبت به ديگر عايق هاي موجود دارند.

تيوب ها يا لوله هاي داخل كوره ها
معمولاً كوره ها متشكل از دو بخش RADIATION و CONVECTION هستند كه بايستي ظرفيت گرمايي (DUTY) كوره از نظر درصد، تقريباً به نسبت70 و30 درصد بين اين دو بخش تقسيم شود.
از آنجا كه لازم است سيال به اندازه دماي مورد نظرگرم شود بايستي حرارت مورد نياز خود را از طريق هدايتي از لوله ها و تيوب هاي داخل كوره دريافت كند، اين لوله ها نيز حرارت مورد نياز براي اين انتقال حرارت را از طريق تشعشعي و جابه جايي در اثر احتراق سوخت در داخل كوره جذب مي كنند، انتخاب آلياژ مناسب جهت لوله با توجه به نوع سيال و تركيبات آن و ميزان حرارت دريافتي توسط لوله و در معرض شعله قرار گرفتن از اهميت بسزايي برخوردار است.
مسائلي كه به بروز مشكلاتي براي تيوب ها منجر مي شود عبارتند از :
سرد و گرم شدن ناگهاني لوله، گرم شدن بيش از حد لوله و بالا رفتن دماي تيوب از حداكثر مجاز آن، در معرض شعله قرار گرفتن و برخورد شعله به لوله (impingement) ، ايجاد يك لايه كُك بر روي جداره داخلي لوله، Carborization، Hogging، Bending، Bowing، Sagging، Creeping ، خوردگي جداره داخلي لوله بر اثر وجود مواد خورنده در سيال عبوري، خوردگي جداره بيروني لوله در اثر رسوبات حاصل از احتراق سوخت مايع بر روي جداره خارجي لوله، كاركرد لوله بيش از عمر نامي آن (80 هزار الي 110 هزار ساعت).
سرد و گرم شدن ناگهاني لوله، ممكن است به Creeping (خزش) كه نتيجه آن ازدياد قطر لوله مي باشد منجر شود كه در اين صورت احتمال پارگي لوله و شكنندگي آن را افزايش مي دهد. چنانچه در اثر Creeping مقدار ازدياد قطر از2 درصد قطرخارجي لوله بيشتر شود، لوله مزبور بايستي تعويض شود.
در يك اندازه گيري عملي كه براي برخي از تيوب هاي هشت اينچي و شش اينچي كوره
H-151 (كوره تقطير در خلا) در پالايشگاه اصفهان در هنگام تعميرات اساسي صورت پذيرفت، محاسبات زير بدست آمد:

براي تيوب8 اينچ
OD=8.625 (اصلي)
OD=8.75 (اندازه گيري شده)
(OD)=0.125 (افزايش قطر لوله)

(OD)ALLOWABLE=8.625x2%=0.1725
هنوز مي توان از تيوب مزبور استفاده كرد.

براي تيوب6 اينچ
OD=8.625 (اصلي)
OD=8.675 (اندازه گيري شده)
(OD)=0.05 (افزايش قطر لوله)

(OD)ALLOWABLE=6.625x2%=0.1325

كه هنوز مي توان از تيوب شش اينچي مزبور استفاده كرد.
همان طور كه پيداست تيوب8 اينچي حدوداً بيش از دو برابر تيوب6 اينچي ازدياد قطر داشته است

براي لوله6
كوره H-101 (اتمسفر يك)
OD=6.625 (اصلي)
OD=6.635 (اندازه گيري شده)
(OD)=0.01 (اندازه قطر لوله)

(OD)ALLOWABLE=6.625x2%=0.1325

بالا نگه داشتن دماي پوسته تيوب ها سبب كاهش مقاومت لوله ها و كاهش عمر مفيد و گارانتي حدود يكصد هزار ساعتي آنها مي شود.
تجربه نشان داده است كه اگر به مدت6 هفته سطح خارجي (پوسته) لوله اي 900C بيش از مقدار طراحي در معرض حرارت قرار بگيرد، عمر تيوب ها نصف مي شود.
يكي ديگر از مشكلات پيش آمده براي لوله ها، برخورد شعله به لوله (IMPINGEMENT) است كه باعث OVER HEATING كوره و در نهايت HOT SPOT مي شود. اين امر مي تواند ضمن لطمه زدن در محل برخورد شعله به لوله، باعث تشديد عمل كراكينگ مواد داخل لوله شود و مواد مزبور به دو قسمت سبك و سنگين تبديل گردند.
مواد سنگين به جداره داخلي لوله چسبيده و كك ايجاد مي كنند. به ازاي تشكيل يك ميلي ليتر ضخامت كك با توجه به ضريب هدايتي كك كه برابر.........................مي باشد براي يك شارژ حرارتي معمول در قسمت تشعشعي كوره H-101 (اتمسفر يك) كه برابر با ....................... مي باشد، معادل فرمول زير است:
مي بايستي 300C دماي پوسته تيوب بالاتر رود تا سيال موجود در تيوب به همان دماي مورد نظر برسد. در اين صورت ملاحظه مي شود بالا رفتن دماي تيوب به چه ميزان اتلاف سوخت و انرژي، داشته و به طور كلي به مرور زمان چه لطمه ها و آسيب هايي به كل كوره وارد مي شود. به عبارت ديگراختلاف دماي پوسته تيوب هاي كوره كه در طراحي عموماً 1000F بالاتر از دماي متوسط سيال درون آن در نظر گرفته مي شود، به مرور زمان با تشكيل كك (با رسوبات بيروني) بيشتر مي شود.
مشكل ديگر كه به علت دماي بالا براي تيوب هاي كوره ها ايجاد مي شود خميدگي در جهت هاي مختلف اين تيوب هاست.
يكي ديگر از مسائلي كه باعث خم شدن و شكستگي لوله ها مي شود پديده كربوريزيشن (carborization) است كه بر اثر تركيب كربن با آهن پديد مي آيد :............................... اين واكنش كه باعث توليد كربور آهن خواهد شد در دماي بالاتر از 7000c ايجاد مي شود
( 7000cتا 14000c). اين حالت عمدتاً در زمان Curing و drying كوره پديد مي آيد. البته Hot spot نيز بيشتر در اين زمان ها اتفاق مي افتد.
وجود ناخالصي هاي مختلف مثل فلزات سديم، واناديم، نيكل و غير فلزاتي مثل گوگرد و ازت به صورت تركيبات آلي در سوخت هاي مايع، مسائل عديده اي را باعث مي شوند كه از آن جمله كاهش انتقال حرارت از طريق سطح خارجي تيوب به سيال درون تيوب است كه به علت تشكيل رسوبات مربوط به ناخالصي هاي مزبور بخصوص رسوبات فلزي بر روي تيوب هاست. به همين دليل براي رسيدن به دماي مورد نظر سيال موجود در لوله، مجبور به مصرف سوخت بيشتر خواهيم شد. در نتيجه مشكلات ايجاد گرماي بيشتر در كوره و مسائل زيست محيطي در اثر تشكيل SOX، NOX و ... را خواهيم داشت. از طرفي به دليل نشست اين رسوب ها بر روي تيوب ها مسئله خوردگي و سوراخ شدن پيش خواهد آمد. علت اين خوردگي كه از نوع High temp corrosion مي باشد پديده سولفيديش است كه در دماهاي بين630 تا700 درجه سانتي گراد بوقوع مي پيوندد. همان طور كه گفته شد علت اصلي آن وجود عناصر واناديم، گوگرد، سديم و نيكل به همراه گازهاي حاصل از احتراق سوخت است.
فلزات ذكر شده (بصورت اكسيد) به كمك اين گازها بالا رفته و بر روي تيوب هاي قسمت تشعشع و جابه جايي مي نشينند. خوردگي و سوراخ شدن تيوب، بر اصل اكسيد شدن و تركيب عناصر مزبور باآلياژ تيوب استوار بوده كه باعث ايجاد تركيبات كمپلكس با نقطه ذوب پايين مي شود.
تركيب اوليه پس از Na2SO4 ، سديم وانادايت به فرمول Na2O6V2O5 است كه نقطه ذوب آن6300c مي باشد. عمده تركيبات ديگر كه شامل كمپلكسي از تركيب پنتا اكسيد واناديم و سديم است در شرايطي به مراتب ملايم تر و درجه حرارتي پايين تر ذوب مي شوند، براي مثال مخلوط واناديل واناديت سديم به فرمول 5Na2OV2O4 11V2O5 و متاوانادات سديم به فرمول Na2OV2O5 در 5270c ذوب مي شوند. ذوب اين كمپلكس ها شرايط مساعدي را براي تسريع خوردگي بوجود مي آورد. در اينجا تركيبات حاصل از احتراق نه تنها به نوع ناخالصي بلكه به نسبت آنها نيز بستگي كامل دارد و در مورد واناديم ميزان سديم از اهميت خاصي برخوردار است.
البته سديم واناديل وانادايت پس از توليد و ذوب شدن، با فلز آلياژ مربوط به تيوب، تركيب شده و بر اثر سيال بودن از سطح آلياژ كنار رفته و سطوح زيرين تيوب مربوطه در معرض تركيب جديد قرار مي گيرد. ادامه اين وضع به كاهش ضخامت تيوب و در نهايت سوراخ شدن و از كار افتادن آن منجر مي شود.

مشعل ها و سوخت
نقش كيفيت نوع سوخت و نوع مشعل ها شايد از همه عوامل ياد شده در كاركرد مناسب، راندمان بيشتر و كاهش خوردگي بيشتر برخوردار باشد . چنانچه از مشعل هاي Low excess air و يا نوع مرحله سوز (stage burning) استفاده شود، هواي اضافي مورد نياز به ميزان قابل توجهي كاهش يافته و به حدود3 و5 درصد مي رسد كه ضمن كاهش و به حداقل رساندن گازهاي خورنده و مضر زيست محيطي مثل NOx ، Sox ، در بالا بردن راندمان كوره بسيار موثر خواهد بود. اين امر باعث كاهش مصرف سوخت شده، و در نتيجه باعث كاهش گازهاي حاصل از احتراق و آسيب رساندن به تيوب ها، بدنه كوره و دود كش ها خواهد شد. وضعيت عملكرد مشعل ها بايستي به طور مداوم زير نظر باشد. بد سوزي مشعل ها مي تواند دلايل متضادي، همچون نامناسب بودن سوخت، عيب مكانيكي، كك گرفتگي سرمشعل و يا بالعكس، رفتگي و سائيدگي (Errosion) بيش از حد سر مشعل، كمبود بخار پودر كننده و ... داشته باشد.
وجود مواد آسفالتي، افزايش مقدار كربن باقيمانده (carbon residue) ، بالا بودنِ مقادير فلزات مثل سديم، نيكل، واناديم و هم چنين سولفور در سوخت مسائل متعددي را در سيستم احتراق ايجاد مي كند كه اين مسائل به طور كلي به دو دسته تقسيم مي شوند.

الف- مسائل عملياتي قبل از مشعل ها و احتراق:
اين مسايل در اثر وجود آب و نمك ها و ته نشين شدن آنها در ذخيره سازي نفت كوره بوجود مي آيند. در اين رابطه عدم تخليه مداوم مخزن ذخيره سازي، خوردگي و مشكلات ايجاد شده به طور خلاصه عبارتست از:
تشكيل لجن (sludge) در مخزن در اثر عدم استخراج كامل نفت كوره و آب،انباشته شدن لجن در فيلترها در اثر محصولات ناشي از خوردگي و پليمريزاسيون هيدروكربورهاي سنگين به علت اثر كاتاليزوري محصولات ناشي از خوردگي،انباشته شدن لجن و صمغ هاي آلي در گرم كننده سوخت، گرفتگي و خوردگي در نازل هاي پودر كننده نفت كوره (Atomizer) .

ب- مسائل عملياتي بعد از مشعل ها و احتراق: ايجاد خوردگي در مناطق گرم وسرد كوره ها و ديگ هاي بخار، ايجاد رسوبات بر روي لوله هاي قسمت جابه جايي كوره و قسمت سوپر هيت ديگ هاي بخار، كاهش ضريب انتقال حرارتي در اثر رسوبات و در نهايت افت راندمان حرارتي در اثر افزايش دماي گازهاي خروجي حاصل از احتراق از دودكش كوره.
در اثر احتراق سوخت هايي كه داراي مقادير زيادي كربن باقيمانده و خاكستر باشند، مقادير متنابهي رسوب در قسمت هاي جابه جايي كوره و يا قسمت سوپر هيت ديگ هاي بخار توليد مي شوند. اين رسوبات به سختي در اثر عمليات دود زدايي از سيستم خارج مي شوند. مسئله سازترين سوخت ها، سوخت هايي است كه در آنها نسبت واناديم به سديم 12 Na كمتر از10 باشد.
به غير از مشكلات ايجاد شده توسط اكسيدهاي سديم و واناديم، فلز نيكل نيز كه در سوخت وجود دارد با اكسيژن تركيب شده و اكسيدهاي نيكل را به صورت رسوباتي بر روي لوله ها بوجود مي آورد.
براي جلوگيري از ايجاد خوردگي توسط اكسيدهاي واناديم و يا كاهش سرعت آن اقدامات زير لازم است:
1-كاهش مقدار اكسيژن موجود در گازهاي حاصل از احتراق، كه اين مقدار اكسيژن را مي توان با تنظيم مقدار هواي اضافي كوره يا ديگ بخار كنترل كرد و نسبت به كاهش آن اقدام نمود. در اين حالت راندمان حرارتي به طور چشمگيري افزايش مي يابد.
2- جلوگيري از تشكيل گاز So3 (انيدريد سولفوريك) يا كاهش آن در اثر كاهش هواي اضافي از35 درصد به ميزان10 درصد، كه در اين صورت ميزان تبديل گاز انيدريد سولفورو (SO2) نصف مي شود.
3-افزايش نقطه ذوب رسوبات تشكيل شده در سطوح لوله ها، به طوري كه در شرايط عملياتي موجود اين رسوبات به نقطه ذوب خود نرسند. اين امر با افزودن تركيبات منيزيم، به علت داشتن اختلاف پتانسيل شيميايي زياد و اورتوواناديم (3MGO-V2 O5) كه داراي نقطه ذوب بالايي هستند (حدود 1120 0c) ، ميسر مي شود.
4- مناسب ترين روش جلوگيري از خوردگي بواسطه وجود ناخالصي هاي موجود در سوخت مايع، استفاده از سوخت هاي گازي و بخصوص گاز طبيعي است كه ضمن داشتن صرفه اقتصادي، با يك سرمايه گذاري اوليه به نسبت كم مي توان مشكلات خوردگي ذكر شده را به شدت كاهش داد.
براساس برآورد اقتصادي انجام شده در پالايشگاه اصفهان، تعويض سوخت مايع و جايگزيني آن با سوخت گاز طبيعي، پس از بيست ماه، بازگشت سرمايه گذاري را در پي خواهد داشت. در عين حال گاز طبيعي مشكلات ذكر شده مربوط به مصرف سوخت مايع و هم چنين عدم مصرف بخار به عنوان بخار پودر كننده كاهش قابل ملاحظه مسائل زيست محيطي را به همراه دارد. به واسطه مصرف سوخت مايع (توليد NOx، Sox) ، به اندازه تفاضل قيمت جهاني سوخت گاز مصرفي و سوخت مايع، كه يا به فروش مي رسد و يا به عنوان خوراك واحد RFCC مورد استفاده قرار مي گيرد، سود عايد
مي كند.

تجهيزات جانبي
مهم ترين تجهيزات جانبي مورد استفاده در كوره ها را عموماً دوده زداها (SOOT BLOWERS) و آنالايزرها (O2 ANALAYZER) يا اخيراً (CO2 ANALYZER) تشكيل مي دهند.
با استفاده روزانه از دوده زدا (يك بار در روز) در يك كوره ملاحظه شده كه بلافاصله ده درجه سانتي گراد دماي سيال خروجي از كوره افزايش مي يابد، به عبارت ديگر به ميزان همان ده درجه سانتي گراد اضافي، سوخت مصرفي كوره كاهش مي يابد. ضمن اين كه تركيبات مضر و خطرناك كه هم باعث مسائل خوردگي مي شوند و هم انتقال حرارت را كاهش مي دهند، از روي لوله ها زدوده مي شوند. استفاده از ساير تجهيزات جانبي پيشگرمكن هاي هوا AIR PREHEATERS و لوازم بازيافت حرارتي از دودكش ها FORCED AND INDUCED FANS، و يا ECONOMIZER در ديگ هاي بخار باعث كاهش سوخت مصرفي و در نتيجه كاهش مشكلات ايجاد شده در كوره ها و ديگ هاي بخار مي شود.

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

دایره المعارف خوردگی


 5.3مگا بایت - 675 صفحه

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

رفتار خوردگي

رفتار خوردگي پوششهاي کامپوزيتي فلز- نانولوله هاي کربني

 

 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

پوشش دهي


ليزر و كاربرد آن در فرآيند پوشش دهي

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

پوشش دهی

آماده سازی مناسب سطح برای پوشش دهی به روش آندایزینگ سخت


 


 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

کتاب خوردگی

کتاب خوردگی در پالایشگاه ها

 

 

password: gigle.ws

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

خوردگی

 

تحلیل لوله های دارای خوردگی خارجی

 

 

 

کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

جزوه هايي در مورد خوردگي
جزوه هايي در مورد خوردگي
 
لينك1

لينك2


 
کسب درآمد
نويسنده: منصورآرتا تاريخ: یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:, موضوع: <-PostCategory-> لينک به اين مطلب

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید برای حمایت از این وبلاگ از فروشگاه اینترنتی من دیدن فرمایید.http://www.mizbanmarket.com/17811 با تشکر

نويسندگان

لينکهاي روزانه

جستجوي مطالب

طراح قالب

© All Rights Reserved to iran-chemical-engineering.LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.Com